همسایگان حکیم توس

به گزارش سفر به مالزی، شهر باستانی اما نام آشنای توس، خطه ای گذر نموده از عمق تاریخ کهن ایران است که در طول عمر به درازای تاریخ خود زادگاه نام آوران بسیاری در عرصه های مختلف علمی، فرهنگی و هنری بوده است.

همسایگان حکیم توس

فرهیختگان و عالمانی همچون خواجه نظام الملک توسی، شیخ توسی، خواجه نصیرالدین توسی، امام محمد غزالی توسی و دقیقی توسی که هر کدام خدمات بسیاری برای بشریت انجام دادند و بسیاری از آنان نه تا امروز بلکه تا دنیا دنیاست نام شان زنده خواهد بود. اما در این بین توس را در سده های معاصر در دنیا به یک نام می شناسند، آن هم نام خداوندگار سخن فارسی، حکیم ابوالقاسم فردوسی توسی؛ عظیممردی که از خاک توس برآمده و مدفنش در توس امروزین برای همگان تعیین است تا جایی که هر فردی هرگاه اراده کند می تواند با رفتن به باغ مزارش در توس با وی تجدید ملاقات کند.

حکیم ابوالقاسم فردوسی که به گفته خودش از نظم کاخی بلند ساخته اکنون در آرامگاهی آرمیده که خشت خشت آن بازدیدنمایندگان را به یاد حماسه می اندازد و عظمت و استواری آن غنای شاهنامه را تداعی می نماید.

این بنا که تا قبل از شیوع ویروس همه گیر کرونا سالانه میزبان چند میلیون توریست داخلی و خارجی بود از نظر هنر، معماری، چشم نوازی و توان برقراری ارتباط معنوی با بازدیدنمایندگان دارای وی ژگی های منحصربه فردی است.

درواقع در طول دوره های تاریخی، مهندسان و معماران متفاوتی برای ساخت بنایی درخور شأن و صندلی این شاعر بلندآوازه ایران زمین کوشش کردند، بنایی که معماری آن همچون کاخ بلند منظوم فردوسی در برابر باد و باران گزندی نبیند و انتها آن همه کوشش بنایی است که اکنون نه تنها چشم هر بیننده ای را خیره می نماید بلکه فضای ذهنی انسان را به سمتی می برد که در دل آرزو کند ای کاش بتوان برای همواره همسایه حکیم توس شد.

برای همواره که می گوییم منظور همان مدفون شدن در کنار یار است. البته این آرزو هرچند محال تصور می گردد اما گذشت زمان نشان داده برای افراد محدودی ممکن بوده است.

افرادی که هرچند هر کدام تحت شرایطی امکان این همنشینی همیشگی را به دست آورده اند اما آنان را می توان به سه گروه باغ نشینان (کسانی که آرامگاه ابدی شان در باغ آرامگاه و در کمترین فاصله ممکن با حکیم توس قرار گرفته)، درگاه نشینان (آنانی که هرچند توفیق مجاورت با حکیم توس را در باغ آرامگاه او کسب ننموده اند اما در کمترین فاصله ممکن با این باغ مدفون شده اند) و انتها مجاوران یا روستانشینان (یعنی آنانی که در نزدیک ترین آرامستان عمومی به مقبره حکیم توس یعنی آرامستان روستای توس مدفون شده اند)، دسته بندی کرد و اما هر دسته از این سه گروه داستان خاص خود را دارند.

باغ نشینان

اگر از خود صاحبخانه یعنی حکیم توس بگذریم در باغ آرامگاه تا امروز تنها دو نفر مجوز مجاورت دائمی با فردوسی را کسب نموده اند. این دو نفر یکی نخستین دوستدار فردوسی مدفون پس از انقلاب در توس و دیگری آخرین مدفون در این خطه است.

فردوسی معاصر

نخستین ساکن همیشگی باغ فردوسی پس از خودش کسی نیست جز سراینده زمستان و آخر شاهنامه یعنی شاعر برجسته معاصر خراسان؛ م.امید یا مهدی اخوان ثالث که اهل فرهنگ او را فردوسی معاصر لقب داده بودند البته دفن اخوان در توس داستان ویژه خود را دارد. داستانی که در آن رهبر معظم انقلاب نقش اول را دارد زیرا اخوان ثالث و آیت ا... خامنه ای از دوران جوانی و گعده های شعری و فرهنگی مشهد با هم آشنایی و صمیمیتی خاص داشتند تا جایی که بعد از تهران نشینی م. امید هم رهبر انقلاب در بسیاری از سفرهای خود به پایتخت با این دوست قدیمی ملاقاتی تازه می کرد.

همین دوستی هم سبب شد تا وقتی چهارم شهریور سال 1369 اخوان ثالث در تهران از دنیا رفت و در حالی که پیکرش به بهشت زهرای تهران برده شده بود، دوستان و خانواده وی آخرین خواسته او مبنی بر دفن پیکرش در باغ آرامگاه فردوسی را مطرح نمایند.

این تقاضا به وسیله استاد محمدرضا شفیعی کدکنی که با هر دو عزیز دوستی دیرینه داشت به اطلاع رهبر انقلاب، آیت ا... خامنه ای رسید و ایشان هم با اجرای خواسته شاعر تازه درگذشته خراسانی موافقت کردند و بدین گونه پیکر م. امید رهسپار مشهد شد البته صدور اجازه دفن اخوان ثالث ابتدای کار بود و قصه سر دراز داشت، زیرا بر سر این که اخوان کجای آرامگاه دفن گردد، میان مسؤولان وقت، اختلاف نظر فراوانی از سر دلسوزی پیش آمد.

مخالفان معتقد بودند اخوان آدم عظیمی است ولی وقتی در باغ آرامگاه فردوسی دفن گردد، نمی توان برایش کاری کرد، زیرا هر یادمانی در برابر بنای آرامگاه حکیم توس کوچک به نظر می رسد و کار بسیار جدی هم نمی توان انجام داد، زیرا هرچند اخوان عظیم است اما نمی تواند با فردوسی برابری کند، به همین دلیل اینجا گمنام خواهد ماند.

موافقان اما می گفتند جای اخوان همین جاست و باید در کنار فردوسی به خاک سپرده گردد. انتها هم توافق شد که پیکر اخوان در کنار موزه که به نوعی نگاهی جدا از نگاه به بنای آرامگاه فردوسی را می طلبد به خاک سپرده گردد تا اگر یادمانی هم برای او ایجاد شد، هم شأن فردوسی معاصر حفظ گردد و هم شأن حکیم توس.

خاک پای مردم

اما دومین و آخرین ساکن همیشگی باغ آرامگاه حکیم توس که آخرین مدفون در این محدوده هم محسوب می گردد کسی جز خسرو آواز ایران، محمدرضا شجریان نیست. درباره دفن او نیز در توس دو روایت است.

روایت نخست از صدور دستور اجازه دفن این عظیم استاد آواز ایرانی در حریم حکیم توس از سوی رئیس جمهور روحانی پس از وخیم شدن شرایط جسمی شجریان در شهریورماه و به خواست خانواده استاد خبر می دهد اما در روایت دوم بار دیگر نام استاد شفیعی کدکنی به میان می آید که همان فرایند طی شده برای دفن اخوان ثالث را دگرباره طی نموده است.

به هر روی هرکدام از این روایت ها درست باشد از 19مهرماه گذشته فردوسی دو مهمان دائمی دارد؛ یکی مهدی اخوان ثالث که در کنار موزه اش آرمیده و دیگری محمدرضا شجریان که در راستا فرعی بین ورودی مجموعه و مزار فردوسی در زیر پای مردم دفن شده تا به روایت خودش خاک پای مردم ایران باشد.

درگاه نشینان

دومین گروه از همسایگان همیشگی حکیم توس مدفونان در نزدیکی ورودی باغ آرامگاه یا به روایت ما درگاه نشینان حکیم هستند. این جمع که اکنون تعدادشان به 14نفر رسیده در فاصله 50متری بیرون از باغ آرامگاه فردوسی در آرامستان شعرای توس آرمیده اند. ماجرای مجاور فردوسی شدن این جمع از اهل فرهنگ و ادب خراسان بی ارتباط با ماجرای دفن م. امید در این خطه نیست. داستان از این قرار است که در یکی از نخستین جلسات شعری پس از دفن م. امید در مشهد، شاعران خراسانی به این فکر می افتند تا از رهبر انقلاب بخواهند محلی در توس برای ایجاد آرامگاه شاعران خراسان اختصاص پیدا کند. غلامرضا قدسی، از شاعران انقلابی مشهد وظیفه در میان گذاشتن این درخواست با رهبر انقلاب را بر عهده می گیرد و در سفری به تهران این درخواست را به آیت ا... خامنه ای که دوست مشترک تمامی شاعران حاضر در جمع بودند، ابراز می نماید و ایشان هم توصیه نامه ای به میراث فرهنگی خراسان ارسال می نمایند تا محلی برای این امر در توس درنظر گرفته گردد. پس از این توصیه نامه، شعرای خراسانی در نامه ای به مدیر وقت میراث فرهنگی خراسان خواهان اختصاص قطعه زمینی در مجاورت هارونیه برای ایجاد خانه آخرت خود می شوند. امری که با آن موافقت می گردد اما بر زمین خوردن نخستین کلنگ در این محدوده برای زیرسازی آرامستان فرضی، باعث بیرون آمدن بخش هایی از یک مسجد-مدرسه سلجوقی از زیر خاک می گردد. به این گونه ایجاد آرامگاه شاعران خراسان در توس تا پیدا کردن زمینی مناسب به عقب می افتد و انتها سال 78بخشی از پیشخوان آرامگاه پس از حدس و پیدا نشدن آثار باستانی برای این کار اختصاص پیدا می نماید.

شاعر، شهیر، خراسانی

برای تشخیص افرادی هم که صلاحیت دفن در درگاه باغ حکیم توس را دارند، هیات امنایی تشکیل می گردد و آنان شاعر، خراسانی و شهیر بودن را سه شرط اصلی دفن در این محل اعلام می نمایند.

دکتر یاحقی، عضو این هیات امنا شروط بالا را این گونه توصیف می نماید:آرامگاه فقط مخصوص شاعران است و نه نویسندگان ، علما ، پژوهشگران و... یعنی فرد باید حتما شاعر باشد. شاعر هم کسی است که شخصیت شعری و ادبی او را این شورا تایید کند، یعنی شهرت به شعر و شاعری داشته باشد، مجموعه چاپ نموده باشد و به هرحال هیات امنا او را شاعر بداند. قید خراسانی بودن هم وجود دارد، یعنی فقط شاعران خراسان در این مکان دفن می شوند. چه کسانی که در خراسان متولد شده اما در محل دیگری سکونت دارند و چه کسانی که پرورده خراسان هستند، یعنی در جای دیگر متولد شده اند ولی در خراسان نشوونمو یافته اند و به خراسانی بودن شهره هستند.

از گلچین معانی تا برزگر

درست بر همین اساس بود که احمد گلچین معانی، متوفی در اردیبهشت 1379 اولین فرد دفن شده در این آرامگاه شد.

گلچین معانی گرچه تهرانی بود اما 40سال از عمر خود را در مشهد سپری کرد و آثار درخوری را به یادگار گذاشت. پس از او نوبت به شاعر مشهدی، احمد کمال پور،متخلص به کمال رسید که در شهریور1379در این مجموعه دفن شد.

ذبیح ا... صاحبکار متخلص به سهی درگذشته در اسفند1381، عمادالدین حسن برقعی معروف به عماد خراسانی، غزل سرا و قصیده سرای مشهور خراسان و یار دیرین اخوان ثالت درگذشته در بهمن1382،عشرت قهرمان متخلص به نکیسا درگذشته در اردیبهشت1384، محمد قهرمان شاعر برجسته سبک هندی درگذشته در 28اردیبهشت1392، احمد شهنا ضلع سوم شاعران توسی مقیم پایتخت در کنار اخوان و عماد خراسانی، درگذشته در اردیبهشت 1394، علی باقرزاده، متخلص به بقا درگذشته در آذر1395 و انتها امیر برزگر خراسانی درگذشته در تیر 1398 دیگر شاعران برجسته خراسانی مدفون در درگاه باغ آرامگاه فردوسی هستند. البته برزگر خراسانی آخرین فرد دفن شده برای همواره در این مکان است، زیرا پس از آن در جریان بهسازی پیشخوان آرامگاه حکیم توس سایر قبور پر شد تا خللی به ثبت دنیای توس وارد نگردد.

مجاوران

اما دسته سوم آنانی که به عشق فردوسی، دیار توس را آرامگاه همیشگی خود قرار داده اند، افراد دفن شده در قبرستان عمومی روستای مجاور آرامگاه هستند.

شاخص ترین این افراد خانواده دکتر بختیار یعنی دکتر ابوالقاسم بختیار، نخستین پزشک تحصیلنموده ایرانی در آمریکا و مؤسس دانشکده پزشکی دانشگاه تهران، همسر آمریکایی او هلن جفریز بختیار، موسس نخستین مدرسه پرستاری ایران، یکی از پسران و یکی از نوادگان ایشان هستند.

ابوالقاسم بختیار به سبب ارادتی که به حکیم ابوالقاسم فردوسی داشت، وصیت کرد تا او را پس از مرگ در آرامستان محله فردوسی و در جوار حکیم سخن به خاک بسپارند که این امر در دی 1349انجام شد.

همسر آمریکایی او هلن جفریز هم به سبب عشق و علاقه ای که میان او و همسرش برقرار بود، وصیت کرد در کنار وی دفن گردد و فرزندشان هم که در آمریکا بر اثر سانحه رانندگی درگذشت نیز چنین وصیتی داشت.

البته دیگر فرزندشان یعنی دکتر لاله بختیار که از اسلام شناسان معاصر و مترجم آثار دکتر شریعتی و استاد مطهری به انگلیسی بود، به دلیل همین علاقه به فردوسی و خانواده وصیت نموده بود تا در توس دفن گردد اما درگذشت غیر منتظره اش در مهر 99 در اوج کرونا در آمریکا مانع تحقق این وصیت شد.

رضا سلیمان نوری - ایران / روزنامه خبرنگاران

منبع: جام جم آنلاین
انتشار: 19 تیر 1400 بروزرسانی: 19 تیر 1400 گردآورنده: tour-malaysia.ir شناسه مطلب: 1206

به "همسایگان حکیم توس" امتیاز دهید

امتیاز دهید:

دیدگاه های مرتبط با "همسایگان حکیم توس"

* نظرتان را در مورد این مقاله با ما درمیان بگذارید