تقابل امریکا و چین در سال 2034، از رمان تا واقعیت
به گزارش سفر به مالزی، اگر به دنبال کتابی خواندنی بـرای تعطیـلات تابستان هستید، من به شما رمـان 2034 نوشته جیمز اسـتاوریدیس، دریاسالار بازنشسته و الیوت آکرمن، افسر سابق نیروی دریایی و اطلاعات را پیشنهاد می کنم. موضوع این کتاب درباره چگونگی تقابل چین و امریکا در سال 2034 است که با نبرد دریایی در نزدیکی تایوان شروع می گردد.
البته هدف من از طرح این موضوع این نیست که همان طور که در کتاب آمده، بگویم چین و امریکا با بمب های هسته ای، چندین شهر را در قلمروی یکدیگر نابود نموده و در نهایت، این جنگ هند بیطرف را قدرت جهانی مطلق خواهد نمود. این فقط یک رمان است!
اما با وجود این آنچه باعث شد کمی خودم را ببازم، این بود که وقتی روزنامه را ورق زدم متوجه شدم بیشتر وقایعی که در این کتاب برای 13 سال پیش رو پیش بینی شده بود را در تیترهای روز دیدم؛ قرارداد همکاری چین و ایران، صف آرایی ولادیمیر پوتین در مرزهای اوکراین و هشدار جدی درباره دخالت احتمالی امریکا و تبعات آن برای واشنگتن، حدس ها درباره پرواز جنگنده های فوق پیشرفته چین در تایوان و هشدار مقامات سیاست خارجی چین به امریکا درباره اینکه واشنگتن در حدی نیست که با پکن از موضع قدرت صحبت کند.
اما چرا این بحث ها در این برهه مطرح شده است؟ نظام سیاسی ناتوان و آتش جنگ فرهنگی داخلی امریکا که شبکه های مجازی نیز به آن دامن می زنند، قدرت اتحاد امریکایی ها را کاهش داده و واشنگتن را از صندلی سازنده و مستحکم مانند آنچه پس از جنگ جهانی دوم بود، دور می نماید. از طرفی تصمیم نابخردانه لشکرکشی ناتو به روسیه بعد از سقوط اتحاد جماهیر شوروی، روسیه پساکمونیسم را به جای یک شریک بالقوه به دشمن امریکا بدل کرد. در حالی که اگر هیچ منازعه تجاری یا مرزی با روسیه نبود و این کشور به جای چین و ایران همپیمان ما بود، هرگز مقابل ما قرار نمی گرفت. در کنار اینها شکست امریکا در عراق و افغانستان، بحران مالی سال 2008 و پاندمی فعلی همه و همه اعتماد امریکا به خودش و اعتبار جهانی آن را نیز تضعیف نموده است.
به عقیده من در شرایط فعلی، شاید بتوان تهدید روسیه و همپیمانانش غیر از چین را با هزینه های قابل توجه دفع کرد اما موضوع چین فرق می نماید. چین فعلی یک رقیب واقعی در حوزه نظامی، فناوری و اقتصاد است با این حال تنها ضعف آنها طراحی و فراوری پیشرفته ترین ریزپردازنده ها و چیپ های حافظه است که اساس هوش مصنوعی به شمار می رود.
کوشش های عظیم چینی ها برای احیای این بخش تا به امروز به بن بست خورده است. اما شرکت صنایع نیمه رسانای تایوان (TSMC)، عظیم ترین و پیچیده ترین سازنده چیپ های پیشرفته، تنها چند مایل از سایت های چینی فاصله دارد. این شرکت در کنار سامسونگ و اینتل، یکی از سه فراوری نماینده عظیم این چیپ های نیمه رسانای پیشرفته و البته عظیمترین آنها است.
نکته مهم این است که هر 5 کمپانی این شرکت در امریکا قرار دارند و چین در این زمینه فاقد نیروی کارشناس است. در این شرایط مقامات امریکایی، با اعمال محدودیت هایی در زمینه ساخت این چیپ ها برای کارخانه های چینی به نوعی مانع از پیشروی چین شده اند. دو هفته پیش هم این تحریم ها بار دیگر تمدید شد. اما چینی ها در مقابل تحقیقات در حوزه فیزیک، نانوتکنولوژی و... را افزایش داده اند تا بتوانند به نسل بعدی این چیپ ها دسترسی یابند گرچه به هرحال این دستاورد 10 سال یا بیشتر زمان خواهد برد.
بنابراین امروز چین، به دلایلی فراتر از مسائل ایدئولوژیک خواهان تسلط بر تایوان است. آنها می خواهند TSMC به دلایل استراتژیک در اختیار صنعت نظامی آنها باشد. البته به همان اندازه نیز استراتژیست های امریکایی که برای حفظ دموکراسی تایوان کوشش می نمایند مطمئن هستند که این کارخانه هرگز در اختیار استراتژی چین قرار نمی گیرد (با توجه به افزایش شعب این شرکت در امریکا) چراکه در دنیای دیجیتال، کسی که بهترین فراورینماینده چیپ ها را در اختیار دارد، بر بسیاری مسائل مسلط خواهد بود.
اما رمان 2034 را بخوانید. در این رمان، چین با پیشرفت در فضای سایبری، کلاهبرداری های ماهواره ای و سرقت تجهیزات، قدرت فناوری را به دست می گیرد. در همین زمان ناوگان پسفیک امریکا را مورد یک حمله غافلگیرانه پیروز قرار می دهد و نخستین دستاوردش از این حمله، سلطه بر تایوان است. با این حال بهتر است به خودمان اطمینان دهیم که همه اینها فقط داستان است!
منبع: NewYorkTimes
منبع: ایران آنلاین