ساخت سردیس محمود دولتآبادی و واکنش این نویسنده

به گزارش سفر به مالزی، هادی ضیاءالدینی که سابقه ساخت آثاری همچون بلندترین مجسمه ایران در سنندج و مجسمه مولانا را در کارنامه کاری خود دارد، این بار به ساخت اثری از محمود دولت آبادی دست زده است. او علت ساخت این سردیس را ادای دین به ارزش های والای دولت آبادی و قدرشناسی از رنج ها و زحمات این نویسنده بیان می نماید.

ساخت سردیس محمود دولتآبادی و واکنش این نویسنده

ضیاءالدینی درباره فرایند ساخت سردیس محمود دولت آبادی شرحاتی را به خبرنگاران ارائه می دهد و می گوید: بخش مهمی از ساخت یک سردیس شناخت موضوع است که من شخصیت این نویسنده را توسط آثار او دریافت نموده ام. آقای دولت آبادی یا دیگر مشاهیر، اثرشان بخشی از خودشان است. آثار آنها می تواند نکات زیادی را روشن کند و فضای حسی را به وجود بیاورد.

این هنرمند ادامه می دهد: پیش از آغاز ساخت سردیس، با آقای دولت آبادی تماس گرفتم و به ایشان گفتم که دوست دارم پرتره ای از او بسازم که استقبال کردند و برایم عکس هایی فرستادند. پس از اتمام کار و پیش از اعلام رسمی، عکس های مجسمه را برای ایشان ارسال کردم که مورد تأیید واقع شد و در جمله ای گفتند که توانسته ای روح و روحیاتم را در این مجسمه پیاده کنی..

ضیاءالدینی درباره نصب تازه ترین اثرش می گوید: ساخت سردیس آقای دولت آبادی را با نیت انجام وظیفه انجام دادم ولی اگر جایی بخواهد این اثر را نصب کند، بهتر است؛ زیرا اینگونه این مجسمه در فضایی خارج از محدوده کارگاهم و در فضای باز و عمومی تری نصب خواهد شد و مردم آن را خواهند دید. ولی گمان نمی کنم درخواستی مبنی بر نصب اثر صورت بگیرد، کما اینکه تا کنون اینگونه نبوده است.

مجسمه سازی شوخی نیست

چرا گاهی بعضی از سردیس ها شباهت چندانی به افراد ندارند و در نهایت بدساخت از آب در می آیند؟ هنرمند باید چه فرایندی را در پیش بگیرد که اثر مناسبی تحویل دهد؟

این پرسش ها را در بخش دیگری از گفت وگو با هادی ضیاءالدینی مطرح می کنیم و او اینگونه پاسخمان را می دهد: هنرمند در ابتدا باید این سوال را از خود بپرسد که چرا یک مجسمه ساخته می گردد؟ قاعدتا ساخت پرتره از مشاهیر، با این هدف انجام نمی گردد که توسط آن، شکل ظاهری چشم ها یا دهان فرد را به مردم نشان دهیم. بلکه هدف اصلی، کوشش برای کشف و نمایش وجوه گوناگون شخصیتی آن فرد است. درواقع هنرمند باید برخلاف تصور، پرده ها و لایه های بیرونی تصویر فرد را کنار زده و به روح او دست پیدا کند. همچنین بتواند شخصیت و آثار آن فرد را در یک سردیس خلاصه کند که کار سخت و سختی است و منوط به مهارت، تبحر و رنج بسیار است که پس از کوشش باید بستر آن فراهم گردد.

او با تأکید بر جمله مجسمه سازی شوخی نیست، می گوید: زمانی که کسی به من می گوید، قصد یاد دریافت مجسمه سازی را دارد، پیشنهاد می کنم که ابتدا دو یا سه سال طراحی کار کند. ولی متأسفانه می بینیم که هر کسی که بتواند بینی یا صورت و دهان بسازد، مجسمه هم می سازد. قصد بی احترامی به هم صنفانم را ندارم ولی متأسفانه بعضی بدون اینکه رنجی متحمل شوند، برای ساخت پرتره تنها، به صورتِ ظاهری قناعت می نمایند. بدتر از آن این است که بعضی کارهای بسیار دم دستی و ساده را نیز نمی توانند انجام دهند، گرچه که شبیه سازی مجموعه ای از تناسبات و اندازه ها است؛ یعنی با یک خط کش می توان اندازه چشم را گرفت و روی یک مجسمه پیاده کرد. در چنین شرایطی اگر یک مجسمه وجود نداشته باشد خیلی بهتر از این است که مجسمه ای بدساخت در معرض دید عموم قرار گیرد.

این مجسمه ساز همچنین در پاسخ به اینکه چرا در بین مجسمه های شهری، سردیس ها، توجه بیشتری به خود جذب می نمایند؟ شرح می دهد: زیرا میزان ساخت سردیس ها از مشاهیر بیشتر است؛ درواقع اگر به طور میانگین روزی شش سردیس ساخته گردد، ممکن است طی سال یا شش ماه یک مجسمه با موضوع شهری یا آزاد نیز ساخته نگردد؛ البته وضعیتی که بر دیدگاه فرهنگی دست اندرکاران حاکم است نیز اثرگذار است.

مجسمه زیبای شهری به چه معنا؟

پیشتر در مصاحبه با بیژن غنچه پور این مساله از سوی وی عنوان شد که لزومی برای زیبا بودن مجسمه های شهری وجود ندارد؛ اثر هنری غیر از زیباسازی، حاوی پیغام است. اثر هنری در شهر افراد را به تفکر وا می دارد و شاید مواردی را خاطرنشان می نماید که لزوما زیبا نباشد.

این موضوع را با هادی ضیاءالدینی نیز مطرح کردیم. او معتقد است: یکی از مفاهیم زیبایی، همان مفهومی است که در ذهن عامه مردم نقش بسته است. مثلا یک اثر زیبا که آرامش بخش باشد. ولی تعبیر دیگر به مفهوم زیبایی شناسی یا استتیک (esthétique) است که در ذات هنر جای دارد و به معنای زیبایی عامه پسند نیست.

این هنرمند به در سرانجام به صحبت هایش اضافه می نماید: اگر تعبیر نخست اولویت ما باشد، می توان اینگونه در نظر گرفت که هنرمند برای زمانه خود کار می نماید و اگر شرایط اجتماعی و سیاسی این فضا را به وجود بیاورد که مردم به آرامش احتیاج دارند، پس ساخت و نصب آثار هنری که آرامش بخش باشد، احتیاج آن مقطع تاریخی است و ضرورت دارد. منتهی ممکن است موضوعی که قرار است هنرمند به آن بپردازد، در شکل ظاهری زیبا نباشد؛ مثلا شهادت یک شهید. شهادت خواه ناخواه با مرگ همراه است؛ یعنی آنچه که هر آدمیزادی از مواجهه با آن گریزان است. اما در یک اثر هنری می توان مرگ را هم به زیبایی تبدیل کرد. چنانچه مخاطب نه تنها رغبتی به چشم پوشاندن از آن را ندارد بلکه لذت روحی به او دست می دهد.

منبع: خبرگزاری ایسنا
انتشار: 1 بهمن 1399 بروزرسانی: 1 بهمن 1399 گردآورنده: tour-malaysia.ir شناسه مطلب: 890

به "ساخت سردیس محمود دولتآبادی و واکنش این نویسنده" امتیاز دهید

امتیاز دهید:

دیدگاه های مرتبط با "ساخت سردیس محمود دولتآبادی و واکنش این نویسنده"

* نظرتان را در مورد این مقاله با ما درمیان بگذارید